مالکیت و سرقفلی، دو مفهوم حقوقی با تفاوت‌ها و تأثیرات متفاوتی بر حقوق املاک هستند. مالکیت، به معنای داشتن کامل و بی‌قید و شرط یک ملک است، در حالی که سرقفلی، حقی است که به مستأجر اجازه می‌دهد در مقابل پرداخت مبلغی، کسب و کار خود را در محل مورد نظر ادامه دهد. این مقاله به بررسی این دو مفهوم و نحوه تأثیرگذاری آن‌ها بر حقوق مالکین و مستأجرین می‌پردازد، تفاوت‌ مالکیت و سرقفلی را شرح می‌دهد و نشان می‌دهد چگونه هر یک می‌توانند در شرایط خاص مورد استفاده قرار گیرند.در این مقاله ما به بررسی تفاوت مالکیت و سرقفلی می‌پردازیم؛ پس با ما همراه باشید.

حق مالکیت در حقوق مدنی به چه معناست؟

برای بررسی تفاوت مالکیت و سرقفلی ابتدا باید بر مفاهیم این دو عبارت مسلط شویم؛ حق مالکیت به معنای داشتن کنترل کامل و انحصاری بر یک دارایی است. این حق شامل قدرت تصمیم‌گیری در مورد استفاده، بهره‌برداری و انتقال دارایی به دیگران می‌شود. در حقوق مدنی، مالکیت به عنوان یکی از اصلی‌ترین حقوقی شناخته می‌شود که فرد می‌تواند نسبت به مال خود داشته باشد. این حق شامل اجزای مختلفی مانند حق استفاده (usus)، حق بهره‌برداری (fructus) و حق تصرف و فروش (abusus) است.

در نظام حقوقی، مالکیت ممکن است به صورت خصوصی، دولتی یا مشترک باشد. مالکیت خصوصی به معنای تملک فردی بر دارایی‌ها است، در حالی که مالکیت دولتی به دارایی‌هایی اشاره دارد که تحت کنترل و مدیریت دولت قرار دارند. مالکیت مشترک نیز زمانی رخ می‌دهد که دو یا چند فرد به طور همزمان دارای حقوق مالکیت بر یک دارایی باشند. هر یک از این انواع مالکیت، قوانین و مقررات خاص خود را دارد که چگونگی مدیریت و استفاده از دارایی‌ها را تعیین می‌کند.

حق مالکیت معمولاً به عنوان یک حق حقوق بشری برای اشخاص حقیقی طبقه‌بندی می‌شود. به رسمیت شناختن کلی از حق مالکیت خصوصی به ندرت یافت می‌شود.

حق مالکیت در ماده ۱۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ مشخص شده‌ است. اما در میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی ۱۹۶۶ یا در میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ۱۹۶۶ به رسمیت شناخته نشده‌است. کنوانسیون اروپایی حقوق بشر ۱۹۵۰ حقی را برای یک شخص حقیقی یا حقوقی برای «تفاوت مسالمت آمیز از دارایی خود»، مشروط به «منافع عمومی یا تضمین پرداخت مالیات» به رسمیت می‌شناسد.

مالکیت در جامعه نقش بسیار مهمی دارد و بر اقتصاد، سیاست و روابط اجتماعی تأثیرگذار است. مالکیت امنیت اقتصادی فراهم می‌کند و به افراد امکان می‌دهد تا در امور اقتصادی و تجاری سرمایه‌گذاری کنند. همچنین، حق مالکیت می‌تواند به عنوان یک ابزار برای توسعه اقتصادی و اجتماعی استفاده شود اما در عین حال ممکن است منجر به تفاوت‌های طبقاتی و نابرابری‌های اجتماعی شود. به همین دلیل، قوانین و مقررات مربوط به مالکیت باید به گونه‌ای طراحی شوند که عدالت اجتماعی و توسعه پایدار را ترویج دهند.

حق سرقفلی به چه معناست؟

حق سرقفلی یکی از مفاهیم حقوقی در قراردادهای اجاره است که به مستأجر اجازه می‌دهد حق استفاده از ملک را به شخص دیگری منتقل کند یا هنگام تمدید قرارداد اجاره، از شرایط مشابه بهره‌مند شود. این حق بیشتر در مورد املاک تجاری مطرح می‌شود و به مستأجر این امکان را می‌دهد که با پرداخت مبلغی به مالک، کسب و کار خود را در آن مکان ادامه دهد حتی اگر مالکیت ملک تغییر کند. حق سرقفلی به نوعی امنیتی برای مستأجر فراهم می‌کند تا بتواند در طولانی مدت برنامه‌ریزی‌های تجاری خود را دنبال کند.

حق سرقفلی همچنین می‌تواند به عنوان ابزاری برای حمایت از سرمایه‌گذاری‌های انجام شده توسط مستأجران در ملک مورد اجاره عمل کند. مستأجرانی که در ملک سرمایه‌گذاری قابل توجهی برای بهبود و یا تغییر کاربری انجام داده‌اند، می‌توانند از طریق حق سرقفلی از این سرمایه‌گذاری‌ها محافظت کنند. این حق به آنها این امکان را می‌دهد که در صورت تغییر مالکیت ملک، همچنان بتوانند از مزایای سرمایه‌گذاری‌های خود بهره‌مند شوند و از بی‌ثباتی ناشی از تغییرات مالکیت محافظت شوند.

تفاوت مالکیت و سرقفلی

با این حال، حق سرقفلی می‌تواند منجر به تنش‌هایی بین مالکان و مستأجران شود به خصوص اگر طرفین تفاوت حق مالکیت و سرقفلی را ندانند و تفاهمی در مورد شرایط استفاده از این حق وجود نداشته باشد.
قوانین مربوط به حق سرقفلی ممکن است در کشورها و مناطق مختلف متفاوت باشد و درک دقیق این قوانین برای هر دو طرف قرارداد اهمیت زیادی دارد. این حق باید به گونه‌ای مدیریت شود که حقوق هر دو طرف به طور منصفانه‌ای حفظ شود و منافع مشترک تامین گردد.در این قسمت از محتوا ما به بررسی تعریف حق سرقفلی پراختیم تا شما بهتر متوجه تفاوت مالکیت و سرقفلی شوید.

تفاوت مالکیت و سرقفلی به صورت کلی 

اولین تفاوت مالکیت و سرقفلی به نوع ملک برمی‌گردد. سرقفلی تنها برای ملک‌های تجاری قابل اعمال است و به دارنده آن اجازه می‌دهد که حقوق مربوط به سرقفلی مانند انتقال به فرزند یا فروش آن را مطابق با قوانین موجود انجام دهد؛ در مقابل، حق مالکیت شامل هر دو نوع ملک تجاری و مسکونی می‌شود و مالک می‌تواند از مزایای متعددی که این حق به او می‌دهد، بهره‌مند شود.

هنگام اجاره یک ملک مسکونی، مستأجر تنها موظف به پرداخت اجاره‌بها به مالک است؛ اما در مورد املاک تجاری، علاوه بر اجاره، مستأجر باید مبلغی را به عنوان سرقفلی به شخصی که دارنده این حق است بپردازد و در واقع، سرقفلی را نیز به اجاره درمی‌آورد. این رویه نشان‌دهنده تفاوت‌های قابل توجه در شرایط اجاره املاک تجاری نسبت به مسکونی است.
به طور معمول، حق سرقفلی قابل بازگشت به مستأجر است، بدین معنی که در پایان قرارداد، این حق به مستأجر بازمی‌گردد، مگر آنکه توافق دیگری برای فروش سرقفلی صورت گرفته باشد. این خصوصیت حق سرقفلی امکان پذیرش ریسک کمتری را برای مستأجر فراهم می‌آورد و امنیت بیشتری را برای سرمایه‌گذاری در کسب و کار تجاری او می‌دهد.

تفاوت مالکیت و سرقفلی در توانایی سلب حقوق

در بررسی تفاوت مالکیت و سرقفلی توانایی اسقاط این دو رانیز باید با هم مقایسه کنیم؛ هرچند که حق سرقفلی و حق مالکیت به عنوان حقوق عینی و قانونی برای دارندگان آن‌ها در نظر گرفته شده‌اند که به آن‌ها امکان تملک و بهره‌برداری از دارایی‌ها را می‌دهد، مهم است بدانیم که هر دوی این حقوق قابل اسقاط هستند. به عبارت دیگر، دارندگان این حقوق می‌توانند تحت شرایطی این حقوق را از خود سلب نمایند، که این امر نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری و تطبیق‌پذیری قانون در برابر نیازها و شرایط مختلف است.

اسقاط این حقوق معمولاً تحت شرایط خاصی انجام می‌شود که از قبل تعریف شده‌اند. برای مثال، اسقاط حق مالکیت یا سرقفلی ممکن است در قالب یک قرارداد رسمی و با رضایت طرفین صورت پذیرد. این قابلیت اسقاط این اجازه را به افراد می‌دهد که در موقعیت‌های مختلف، تصمیمات منعطف‌تر و مناسب‌تری برای مدیریت دارایی‌های خود اتخاذ کنند.

دلایل سلب حق سرقفلی از صاحب امتیاز

برای انتقال حق سرقفلی، کسب موافقت صاحب ملک ضروری است. دارنده سرقفلی بدون اجازه صاحب ملک نمی‌تواند این حق را به مستأجر دیگری منتقل کند. در صورتی که مالک با انتقال سرقفلی موافقت نماید، او حق دارد نیمی از ارزش سرقفلی را پرداخت کند و درخواست تخلیه ملک تجاری را مطرح سازد، که این مورد باید به صورت قانونی و در چارچوب توافقنامه موجود بین طرفین صورت پذیرد.
همچنین، اگر در قرارداد اجاره آمده باشد که دارنده سرقفلی فقط مجاز به اشتغال در حرفه خاصی در مغازه است، تغییر شغل توسط مستأجر بدون کسب رضایت مالک می‌تواند موجب فسخ حق سرقفلی شود. در این حالت، مالک می‌تواند قرارداد سرقفلی را بدون پرداخت هرگونه وجهی به مستأجر فسخ کرده و خواستار تخلیه ملک شود.
علاوه بر این، نقض قوانین موجود در قرارداد، مانند تعدی به حدود مجاز اذن صاحب ملک یا عدم پرداخت به‌موقع اجاره‌بها، می‌تواند به مالک اجازه دهد که سرقفلی را اسقاط نماید. این اقدامات می‌توانند به عنوان دلیل قانونی برای فسخ قرارداد و بازپس‌گیری ملک توسط مالک مطرح شوند.
در صورتی که نیاز به درک دقیق‌تر و شفاف‌تر از قوانین و شرایط فسخ و اسقاط سرقفلی دارید، توصیه می‌شود که از مشاوره یک وکیل متخصص در امور ملکی استفاده کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا از حقوق خود به طور کامل آگاه شده و از تصمیمات خود اطمینان حاصل نمایید. دلایل سلب مابین حق سرقفلی و مالکیت در تفاوت مالکیت یکی از مهم‌ترین اثرات را دارد.

اسباب اسقاط حق مالکیت

هرچند حق مالکیت یک دارایی برای صاحب آن تضمین شده است اما در موقعیت‌های خاصی، این حق می‌تواند از مالک سلب شود. از دست دادن حق مالکیت ممکن است به دلایلی نظیر خودداری عمدی مالک از ادامه مالکیت، تصمیم به وقف کردن ملک، وجود اسناد حقوقی که حق مالکیت فرد را نفی می‌کند، یا نابودی کامل و از بین رفتن ملک رخ دهد. این شرایط می‌تواند منجر به انحلال قانونی حق مالکیت بر زمین یا ملک، چه مسکونی و چه تجاری شود.

سرقفلی در قانون روابط مستأجر و موجر 

در معاملات خرید و فروش مغازه‌های دارای سرقفلی، شرایط انتقال این حقوق به خوبی مشخص و قابل فهم است. اما وقتی صحبت از رابطه بین مستأجر و موجر می‌شود، مسائل مربوط به حق کسب و پیشه و سرقفلی می‌تواند به مراتب پیچیده‌تر باشد. بر طبق ماده ۶ قانون روابط موجر و مستأجر، زمانی که موجر ملک تجاری خود را به شخص دیگری اجاره می‌دهد و در ازای آن حق سرقفلی دریافت می‌کند، وضعیت قانونی مشخصی پیش می‌آید.

مرکز حقوقی ملکبانان با مدیریت وکیل فرشته محمد حسینی


مستأجر نیز قادر است که حق سرقفلی خود را بر اساس توافقی که با مالک دارد به شخص دیگری منتقل کند و مبلغی به عنوان اجاره سرقفلی از مستأجر جدید دریافت نماید. این ترتیبات بر اساس تبصره یک همان ماده مجاز است. با این حال، در شرایطی که مالک ابتدا سرقفلی را دریافت نکرده باشد و مستأجر ملک را به دیگری واگذار کند، پس از پایان دوره اجاره، مستأجر جدید نمی‌تواند حق مطالبه سرقفلی را از مالک داشته باشد.
در تبصره دوم ماده ۶ این قانون نیز اشاره شده است که اگر موجر سرقفلی را به صورت شرعی و قانونی به مستأجر منتقل کند، مستأجر در زمان تخلیه حق دارد سرقفلی را بر اساس قیمت عادلانه روز مطالبه کند. این امر به حفظ حقوق مستأجران کمک شایانی می‌کند.
وکیل متخصص در امور سرقفلی با دانش و تجربه‌ای که در این زمینه دارد، می‌تواند به هر دو طرف معامله، یعنی مستأجر و موجر، کمک کند تا حقوق قانونی خود را به درستی احقاق و پیگیری نمایند. این کمک تخصصی اطمینان می‌دهد که تمام جوانب قانونی به دقت رعایت شده و منافع هر دو طرف به خوبی حفظ شوند.

وکیل اثبات مالکیت و مطالبه حق سرقفلی

زمانی که اختلافاتی پیرامون مواردی نظیر انحصار وراثت سرقفلی، یا مسائل مربوط به نقل و انتقال و خرید و فروش املاک درگیر حقوق مالکیت و سرقفلی پیش آید، هم مالکین و هم دارندگان حق سرقفلی و ورثه آن‌ها می‌توانند اقدامات قانونی لازم را برای مطالبه حقوق خود آغاز کنند. این فرایند شامل مراجعه به دادگاه و طی کردن تمامی مراحل قانونی مربوطه است تا به یک رأی عادلانه دست یابند.

وکیل متخصص در زمینه سرقفلی با درک دقیق و عمیقی که از قوانین این حوزه دارد آماده است تا تمامی دانستنی‌های ضروری مربوط به خرید، فروش، اجاره و سایر معاملات ملکی را در اختیار موکلین خود قرار دهد.

این اطلاعات به دارندگان حق سرقفلی کمک می‌کند تا با آگاهی کامل نسبت به حقوق خود، اقدامات قانونی را پیش ببرند.

علاوه بر این، وکیل مربوطه مسئولیت تنظیم و ارسال دادخواست‌های قضایی را بر عهده دارد تا موکلین بتوانند فرایندهای دادرسی خود را به سرعت و با دقت پیش ببرند. این تلاش‌ها به منظور کسب نتیجه مطلوب و دریافت حکم مورد نظر از دادگاه است تا هر یک از طرفین معامله بتوانند به حقوق خود دست یابند.

دریافت مشاوره حقوقی ملکی

امروزه، بخش گسترده‌ای از دعاوی حقوقی به حوزه املاک اختصاص دارد، که معمولاً شامل مسائل مربوط به زمین، خانه، و آپارتمان می‌شود. این دعاوی به دلیل اهمیت و ارزش بالای اموال غیرمنقول، به ویژه املاک، از جمله پیچیده‌ترین و حساس‌ترین پرونده‌های حقوقی هستند. املاک به عنوان دارایی‌هایی که غیرمنقولند، اهمیت اقتصادی و حقوقی زیادی دارند. زمین، خانه و آپارتمان به‌عنوان بخش‌های مهم این دارایی‌ها، باعث بروز مسائل متنوعی شده‌اند که روز به روز پیچیدگی بیشتری به دعاوی حقوقی این حوزه افزوده است.

مرکز حقوقی ملکبانان با مدیریت سرکار خانم فرشته محمد حسینی وکیل پایه یک دادگستری، با استفاده از دانش و تجربه وکلای متخصص، پیگیر امورات موکلین بوده. این مرکز با همکاری بهترین وکلای مشهد و سایر شهرهای استان خراسان رضوی، مناسب ترین مشاوره و راهکارهای حقوقی را ارائه می‌دهد.

حل و فصل مشکلات پرونده های حقوقی و ملکی در سریع ترین زمان ممکن و دقت نظر گروهی بر امورات حقوقی از شاخصه های وکیل فرشته محمد حسینی و گروه ایشان است. جهت دریافت اطلاعات بیشتر و تماس با مرکز حقوقی ملکبانان، با شماره های موجود در سایت با ما در ارتباط باشید‌.